متاسفم عزیزم
سلام عزیز مامان امروز متوجه شدم که مطالبی که تو ابان ماه برات نوشته بودم نمی دونم چه جوری پاک شده برای همین یه خلاصه از اون حرفها رو برات مینویسم منظورم از زمانی که این وبلاگ رو برات درست کردم .مامان رو ببخش حرفهای اصلی جامونده توروخدا مامان رو ببخش فدات شم .
جونم برات بگه که درتاریخ(١٨/٨/٩٠)من وباباییت رفتیم دکتر که تصمیمه قشنگه مون رو به دکتر بگیم بگیم که ما می خوایم نی نی دار شیم دکتر هم برام ازمایش نوشت وهم قرص اهن خلاصه اون روز یه اهساس جدیدی داشتم احساس کردم که داری کم کم به من نزدیک میشی .١٠اذر٩٠هم رفتم یه چکاب کامل دادم که گفت جوابش ١٧اذر حاضر میشه ولی قافل ازاینکه ٣روز قبل از اینکه جواب چکاب رو بگیرم فهمیدم که بله جناب عالی تو دل مایی .بله عزیزم کلا تصمیم من وباباییت به١ماه طول نکشید گرچه ما تصمیم مون برای ٣تا٤ماه بد بود ولی عزیز دلم ما توی روز اول محرم نذرکردیم که اگه خدا بهمون یه نی نی سالم بده هرسال محرم غذا بدیم ١٠روز محرم رو هم خدا میدونه که چقدر از امام حسین خواستم که تورو بهم بده و قربونه امام حسین برم که رومونو زمین ننداخت و توروز تاسوعا جوابم رو داد مامان تو هدیه امام حسین به من وبابات هستی وبرای همین اسمه وبلاگت رو تغییر دادم و گذاشتم نی نی محرمی .
باعرض شرمندگی عزیزم اینا خیلی کامل تر بود ولی دیگه هرچی که یادم بود برات نوشتم بقیش هم که ماله اذر ماه و هستش